محمدحسین جانم ،محمدحسین جانم ،، تا این لحظه: 12 سال و 25 روز سن داره
زهرا خانمزهرا خانم، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه سن داره

❤خاطرات مرد کوچک❤

خرابکاری

سلام نفسم. امروز 25 خرداد 1391 ساعت 3 دقیقه مونده به 4 عصره و دارم با دایی ابوالفضل این پستو برات میذارم. امروز خونه مامانی بودیم و من شما رو باز کردم و شما خوابت برد . منم از خدا خواسته خوابیدم و اصلا حواسم نبود که شما باز هستید. بعد از نیم ساعت با صدای خنده فندقت بیدار شدم و دیدم بله تا تونستی خرابکاری کردی و تازه ذوقم میکنی. خلاصه کلی کارم بود تا شمارو تمیز کنم و تازه شازده پسر ناراحت شده که چرا عوضش کردم. الهی مامان فدات شه عزیزم ...
25 خرداد 1391

ترس از واکسن دو ماهگی

سلام عشق مامان امروز 24 خرداد 1391 ساعت 13:40 است. مامانی اومده از ترسش برا واکسن دوماهگی شما بگه. این واکسن باید تو 4 تیر 91 به شما زده بشه. مامانی از حالا نگرانه. خدا کنه به خوبی و خوشی بگذره. ...
24 خرداد 1391

روزای آخر سال

سلام عزیزی امروز شنبه ٢٧/١٢/١٣٩٠ است و مامان نشسته داره برات مطلب میذاره. این روزا همه دارن خونه تکونی می کنن ولی من نمی تونم حالا قرار شده اون مامانی (مامان خودم *) بیاد کمکم. راستی وسایل سیسمونیت دیگه تقریبا تمومه ، عکساشو میذارم تو دفتر خاطراتت تابزرگ شدی ببینی که مامانی * چقد برات زحمت کشیده.     ...
16 خرداد 1391

عکس های فندقم

    الهی قربون خندت برم از بس بعضی شبا گریه می کنی مجبرم پستونک بهت بدم اینجا به ابرو و چشات سرمه کشیدم چقد ناز خوابیدی بعضی وقتا هم اینقد دل درد میشی که باید اینجوری بخوابونیمت اینقد صورتتو خط خطی کردی که دستکش بهت پوشوندیم الهی فدات شم که وقتی از خواب پا میشی کلات کل صورتتو گرفته اینجا زردی داشتی و میخواستن ببرنت دکتر چه روزای بدی بود دایی ابوالفضل و محمد کوچولو این کیک رو به مناسبت روز مادر ، منو شما و بابا احمد برا مامانی گرفتیم این اولین عکست تو خونه خودمونه اینجا داری به...
16 خرداد 1391

تبریک روز پدر

سلام بابایی، امروز منو مامانی اومدیم روز پدر رو به شما بابای گلم تبریک بگیم پدر ای چراغ خونه! مرد دریا، مرد بارون                     با تو زندگی یه باغه، بی تو سرده مثل زندون هر چی دارم از تو دارم ، تو بهار آرزوها                     هنوزم اگه نگیری، دستامو می افتم از پا . . ...
11 خرداد 1391

مادر روزت مبارک

سلام عزیز دل مامان نمیدونی چقد خوشحالم که اولین سالیه که در روز مادر حس مادر شدن رو تجربه می کنم. الان که دارم برات این پستو میذارم اینقد گریه کردی که نمیذاری حواسم جمع باشه. فقط خواستم از طرف خودم و خودت و بابایی به مامانی که تو این چند وقته حسابی بهش زحمت دادیم تبریک گفته باشیم و بهش بگیم چقد دوسش داریم.
23 ارديبهشت 1391

آخرین روز کاری

سلام مامانی امروز ١٣٩٠/١٢/٢٥ ، پنجشنبه ساعت ١٨:٣١ است. مامانی از امروز رسما دیگه سرکار نمیره و منتظر تولد پسر گلش میمونه. آخه تو آخرین سونوگرافی گفتن که باید استراحت مطلق کنم و احتمال داره که شما زود دنیا بیاین. عزیزم مراقب خودت باش مامانی الان میخواد بره نمازشو بخونه. عزیزم دوست دارم بووووووووووووووووووووووووووس                     ...
19 ارديبهشت 1391