محمدحسین و کارهایش (6)
محمدحسین و کارهایش (6) 
سلام عزیز مادر....
ببخشید که خیلی وقته عکس جدید نذاشتم ..... ماشاءالله روز به روز بزرگتر میشی و وقت مامان رو بیشتر پُر میکنی....
اول از همه میخوام ژستای جالبت رو جلوی دوربین برات ثبت کنم :
روش های جدید برای سرگرم کردن شما در موقعیت های متفاوت :
از وقتی بابایی پرده خونه مامانی رو نصب کرده ، هر روز صدای دریل رو در میاری و دیوار سوراخ میکنی ...
این حیوونای بیچاره فقط برای یک روز برات جالب بودن....
من این کفشدوزکای خوشکل رو برای تزئین درب یخچال گرفتم.... یه شب که شدید بهونه گیری میکردی بابایی اینا رو برات با سینی آورد و چند روز هم با این بیچاره ها سرگرم بودی ... بعضی واقع درصندوق موتورت جا میگرفتن...
یکی از شایع ترین روش های سرگرم کردن شما رفتن تو حیاط خونه است...."پهلوان محمدحسین"
اینجا منتظر خاله بودیم و شما حوصله ات سر رفته بود...
بطری نوشابه رو برش زدم از سرش به عنوان بلندگو و از قسمت پایین به عنوان قالب برای ژله استفاده میکنیم...
عکس ژله زیر با همین قالبه.... کلا خوردن ژله تو برنامه هفتگیم چند وعده رو پُر میکنه....
اینجا بهت گفتم مامان بشقاب رو ببر تا برات غذا بیارم تا داشتم غذا رو آماده میکردم شما هم فقط همین چند تا رو وقت کردی بیاری....
این پازل دو تکه ای چند روز متوالی سرگرمت کرد، ولی بعد دیدم داری همه چسباش رو میکنی تو کمد گذاشتم تا چند روز دیگه دوباره بیارمشون بیرون ، ولی چشمت نزنم فقط یه بار اسماش رو گفتم بعد خودت سریع درستشون کردی اما هنوز نمیتونی اسما رو به خوبی ادا کنی....
مامانی هفته دو روز میره پای باباش و دایی ابوالفضل مهمون ما میشه ... آخ که چقد سخته شما دو تا رو سرگرم کردن....
به نقاشی هم علاقه زیادی داری .... مثل اینجا که پات زخم شده بود و از این شیوه برای آروم کردنت استفاده کردم...
خب حالا بریم سراغ مطالب متفرقه:
این کیک روز پدر که خودم درستیدم ، قبل از عمل و بعد از عمل
این دستور رو از وبلاگ دوست عزیزم : مامان امیرحسین گرفتم.
و پسر آماده برای خوردن کیک :
اینم هنرمندی مامان برای دوستش :
دیشب تولد امیر علی بود و شما همه کادوها رو برای خودت میخواستی ، امیرعلی جونم "تولدت مبارک"
وقتی بستنی میخوری کسی حق نداره حتی یه ذره از بستنی شما رو بخوره مثل عکس زیر که روتو از من گردوندی تا بستنیت رو حتی نبینم ، خب خیلی دست و دلبازی دیگه :
اینم چند تا عکس از طبیعت زیبا "خب تو یزد همین چهارتا درخت هم غنیمته"
اینم از خودگذشتگی بچه ها برای خواب ماندن محمدحسین :
"قبول حق حاج خانم "
عاشقتم فسقلی ،
خاله دریل خطرناکه فدات شم افسوس که شما و علیرضا متوجه نمیشید
البته در آوردن صداش اصلا مشکلی نداره
فدای آقای موتورسوار
ارادت داریم پهلوون محمد حسین
قبول باشه عزیزم
اتفاقا با داییش که راحت تر میشه نگهداری شون البته سوای دعواهایی که می کنند با هم سرگرمند
خواهش میکنم خاله ... نظر لطفته
همیشه زنده باشی گلم 
.gif){kind=small}
خدا پسرتو حفظ کنه واست